دیکشنری
داستان آبیدیک
ostronmical observat
ɑstɹənmɪkəl əbzɜɹvət
فارسی
1
عمومی
::
ترصد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OSTEOPOROSIS
OSTEOTOME
OSTEOTOMY
OSTIARY
OSTIOLE
OSTIUM
OSTLER
OSTOSIS
OSTRACISM
OSTRACIZE
OSTREICULTURE
OSTREOPHAGOUS
OSTRICH
OSTRICH FARM
OSTRICH POLICY
OSTRONMICAL OBSERVAT
ÖSYS GUIDE FOR HIGHER EDUCATION PROGRAMMES
OTALGIA
OTALGIC
OTC
OTCHARD
OTHER
OTHER AREAS OF APPLICATION
OTHER BLAME
OTHER CUTS WITH BONE IN
OTHER FISH TO FRY
OTHER GOOD FISH IN THE SEA
OTHER LORDS
OTHER PEOPLE
OTHER PLACE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید